سینه زنی سنگین محرم 1393 علیمی شب دوم

شب و روز من سر امد سر کوی انتظارت

نگه تو مست ناز و دل خلق بی قرارت

دل عالمی خمار  است زهجر چشم مستت

سر سرخوشان بود مست زنرگس خمارت

نه زحانب تو پیکی گه خبر دهد کجایی

ن به خواب من در ایی که بپرسم از دیارت

چه کند دل از فراغت منو درد اشتیاقت

گل زهرا گل زهرا

گل زهرا گل زهرا

چو هوای صید کردی که ره فرار دارد

به هزار چاره اخر شدم ای صنم شکارت

زتو جان بدر نبردم که فسونگریست شغلت

زتو دل کجا توان برد که دلبریست کارت

به میان جمعو جمعی زتو بی نصیب باشد

به کنار خلق و خلقی گدرند و از کنارت

گل زهرا گل زهرا

گل زهرا گل زهرا

غم و درد اشتیاقم زتو هیچ کم نگردد

بخدا اگر ببینم نفسی هزار بارت

دگر ارزو ندارم مگر اینکه می بنوشم

ز دو لعل می فروشت ز دو چشم می گسارت

محرم آمد و دلها غمین شد

غم و عشق وبلا با هم عجین شد

“حسین” آماده، بهر جانفشانی است

دوباره فاطمه قلبش حزین شد . . .

“فرا رسیدن ایام عزاداری سید الشهدا بر شما

و تمام شیعیان و دلسوختگان و عاشقان “امام حســـین علیه السلام” تسلیت باد.”