شبا نمیتونم اروم بخوابم همش بفکر طفل ربابم
شبا نمیتونم اروم بخوابم همش بفکر طفل ربابم
علمت و بردار برو مدینه ، علمت و بردار برو مدینه
جون رقیه جون سکینه ، جون رقیه جون سکینه
جون من دخترت رو نیار ،گل غم پرورت رو نیار
فکر گوشواره هاش رو بکن ، تو هم انگشترت رو نیار
که اینا فکر غارتنو همشون بی مروتنو
تو اگه قصدت اومدنه لااقل اصغرت رو نیار
......